صغیر اصفهانی

صغیر اصفهانی

شمارهٔ ۳۷۹

۱

ساقی از آن دو جرعه که در جام کرده‌ای

هم فارغم ز ننگ و هم از نام کرده‌ای

۲

بایست می ز چشم توام تا شوم خراب

اتمام ده به آنچه که اکرام کرده‌ای

۳

انعام کردنت به من انعام ثانی است

کاول مرا تو لایق انعام کرده‌ای

۴

حسنت بود به دیدهٔ خاصان عیان تو رخ

مستور کرده‌ای ولی از عام کرده‌ای

۵

ای زلف یار تا تو شدی دام دل مرا

آزادم از مشقت هر دام کرده‌ای

۶

ای دل چه شیوه است به کار تو کاینچنین

آهوی چشم یار به خود رام کرده‌ای

۷

ای آه شعله‌بار چه داری به سر مگر

کاین گونه قصد خرمن ایام کرده‌ای

۸

جز پختگی به کار نیاید به راه عشق

با خام طبع‌گو طمع خام کرده‌ای

۹

شهدی که از کلام تو ریزد همی صغیر

بی‌شک ز لعل نوش‌لبی وام کرده‌ای

تصاویر و صوت

نظرات