صغیر اصفهانی

صغیر اصفهانی

شمارهٔ ۳۹۵

۱

تا نگردی با خلایق یار بی عز و وقاری

چون الف بی اتفاق نوع خود یک در شماری

۲

همنشین با زیردستان شو مقام خود بیفزا

گز سه صفر از یک دوازده صدو از صد هزاری

۳

کن لباس خیرخواهی دربرت تا خیر بینی

گرگدای ژنده پوشی ور‌ امیر تاجداری

۴

دوش با خاری گلی میگفت در طرف گلستان

تا پی آزار خلق استی بچشم خلق خاری

۵

هان مبادا قدرتت بیقدرتی را رنجه سازد

ای که بهر‌ام تحان یکچند صاحب اقتداری

۶

کی توانی شد حریف مرگ چون از در درآید

گر بقوت رستم زالی تو یا اسفندیاری

۷

گه گهی آهسته ران دلجوئی از واماندگان کن

ایندو روزیرا که بر رخش توانائی سواری

۸

عافیت بادت رفیق راه منزل تا بمنزل

ایکه از پای صفا کوی وفا را رهسپاری

۹

ایفلک بی اعتبار آنست کو دل بر تو بندد

با وجود اینکه میداند تو خود بی اعتباری

۱۰

ای سخن پرور صغیری گرچه در صورت و لیکن

صدهزارت آفرین گلزار معنی را هزاری

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
ارسلان شمیرانی
۱۴۰۲/۱۲/۱۰ - ۱۶:۲۲:۲۴
کز سه صفر از یک ده و وز ده صد و وز صد هزاری به صورت صحیح می باشد