
صغیر اصفهانی
شمارهٔ ۴۰۷
۱
تا زدهام خویش به دیوانگی
یافتهام راه به فرزانگی
۲
کی رسدم سلسله از زلف یار
گر نزنم خویش به دیوانگی
۳
ریزد اگر خون من آن آشنا
به که دهد نسبت بیگانگی
۴
آه که صیاد مرا در قفس
کشت ز بی آبی و بی دانگی
۵
دام تعلق گسل و چون صبا
ساز جهان خانه به بیخانگی
۶
کام بری گر بگذاری صغیر
کام به عشق از سر مردانگی
نظرات