صغیر اصفهانی

صغیر اصفهانی

شمارهٔ ۴۲۲

۱

چه باک خار وجودم شد ار فنای گلی

زهی شرافت خاری که شد فدای گلی

۲

به شاخسار جنان بود آشیانهٔ من

مرا در این چمن آورد مدعای گلی

۳

چه جای نغمه در این بوستان پرخس و خار

من این ترانه که دارم بود برای گلی

۴

از اینچمن چو صبا در گذر که آلوده است

هزار سر زنش خار با صفای گلی

۵

مرا بهمره آن گلعذار هرکه بدید

بخنده گفت که خاری بود به پای گلی

۶

هوای باغ بهشت از تو زاهدا که بس است

ز بوستان دو عالم مرا هوای گلی

۷

صغیر را به فغان بلبلی بدید و بگفت

مگر چو من شدهٔی هم تو مبتلای گلی

تصاویر و صوت

نظرات