
صغیر اصفهانی
شمارهٔ ۵۶
۱
آنچه میدانیش دنیا خورد و خوابی بیش نیست
وانچه میخوانیش گردون پیچ و تابی بیش نیست
۲
هیچکس کام مراد از بحر امکان تر نکرد
راستی چون بنگری عالم سرابی بیش نیست
۳
مکنت و ثروت عیال و مال و ایوان و سرا
روی هم چون جمع سازی اضطرابی بیش نیست
۴
هست هستی بحر ژرفی موجخیز و بیکران
واندران دریا وجود ما حبابی بیش نیست
۵
عمر نوح و گنج قارون ملک اسکندر تو را
گر میسر شد بوقت مرگ خوابی بیش نیست
۶
اهل دنیا عمر خود را صرف دنیا میکنند
گر حیات اینست خود سوءالعذابی بیش نیست
۷
از حلال و از حرام مال مال اندوز را
عاید و واصل حسابی یا عقابی بیش نیست
۸
در جهان آمد صغیر و چند روزی ماند و رفت
یادگار از وی در اینعالم کتابی بیش نیست
نظرات