صغیر اصفهانی

صغیر اصفهانی

شمارهٔ ۷۱

۱

اکنون که بهار آمد و ایام بکام است

در باغ گه بوسه زدن برلب جام است

۲

دانند حلال از چه سبب خون کسان را

آن قوم که در مذهبشان باده حرام است

۳

گر خلق همه در پی ترتیب کلامند

گوش دل ما در پی تأثیر کلام است

۴

از عقل نبرده است کسی راه بمقصود

صد شکر که ما را بکف عشق زمام است

۵

عشق است چو عنقا و نشیمن بودش قاف

عقل است چو عصفور و مقامش لب بام است

۶

هر کار که اتمام پذیرفته به عالم

نیک ار نگری از مدد عشق تمام است

۷

بی عشق صغیرا نرسد کار باتمام

آن کار که بی عشق تمام است کدامست

تصاویر و صوت

نظرات