صغیر اصفهانی

صغیر اصفهانی

شمارهٔ ۷۴

۱

چون خصر ره بچشمهٔ حیوانم آرزوست

یعنی دو بوسه زان لب خندانم آرزوست

۲

صیاد تا به دام تو گردیده ام اسیر

دیگر نه طرف باغ و نه بستانم آرزوست

۳

تا نسبتی بزلف تو پیدا کنم مدام

سرگشتگی و حال پریشانم آرزوست

۴

بر کف گرفته ام پی ایثار جان و سر

دیدار روی دلکش جانانم آرزوست

۵

خواهم که رو بکعبهٔ مقصود آورم

یعنی جوار شاه خراسانم آرزوست

۶

گفتم صغیر سیل سرشگت جهان گرفت

گفتا چو نوح دیدن طوفانم آرزوست

تصاویر و صوت

نظرات