
صغیر اصفهانی
شمارهٔ ۸۹
۱
ای ناله برمیا که تو را دادخواه نیست
همراهی آنکه با تو کند غیر آه نیست
۲
یاران که را پناه تصور کنم که من
جز بی پناهی آنچه که بینم پناه نیست
۳
گر بایدت ز حال دلم آگهی ببین
رنگ رخم که بهتر از اینم گواه نیست
۴
یکدور ای فلک نزدی بر مراد ما
ما را از این نمد مگر آخر کلاه نیست
۵
همت بدستگیری از پا فتادگان
بالله اگر ثواب نباشد گناه نیست
۶
خون فقیر شربت خوان توانگر است
تحقیق رفته در سخنم اشتباه نیست
۷
یارب گیاه مهر نروید در اصفهان
یا خود ببوستان جهان این گیاه نیست
۸
شد عمر صرف غم همه ما را مگر صغیر
صبح سپید در پی شام سیاه نیست
نظرات