
صغیر اصفهانی
شمارهٔ ۱۰۶ - در تعریف سخن و اهل سخن
۱
از سخن اهل سخن کار مسیحا کردند
بس دل مرده کزین معجزه احیا کردند
۲
از طبیبان بدن علت تن شد زایل
وین طبیبان مرض روح مداوا کردند
۳
تا بفکر تو رسانند سخنهای دقیق
فکرها کرده پس آنگه سخن انشا کردند
۴
خسروان ملک گرفتند به نیروی سیاه
شاعران فتح جهان با تن تنها کردند
۵
در همه دور زمان رهبر مردم گشتند
از همه کار جهان حل معما کردند
۶
این چه سحر است و چه اعجاز که از روزن گوش
همره گفتهٔ خود جای به دلها کردند
۷
عمر خود را به محلی گذراندند ولی
جا پس از رحمت خود در همه دنیا کردند
۸
تا نگرداندشان چشمهٔ خورشید تباه
قطرهٔ هستی خود وصل بدریا کردند
۹
نیست این وصف زهر یاوه سر از انقوم است
که تکلم ز زبان دل دانا کردند
۱۰
افتخاری چوندیدند از این بیش صغیر
با تخلص رقم خود همهامضا کردند
نظرات