
سحاب اصفهانی
شمارهٔ ۱۰۶
۱
عشقت ز هر چه جز تو فراموشی آورد
وصل تو آن شراب که بیهوشی آورد
۲
بر هر زبانی آورد از من حکایتی
نامم که بر زبان تو خاموشی آورد
۳
با کس منوش باده و گر پند بشنوی
چندان مخور که مستی و مدهوشی آورد
۴
کآرد هر آنچه بر سر خوبان پارسا
شوق شراب و میل قدح نوشی آورد
۵
بیند زبیم غیر به گردون و بر زبان
نام (سحاب) را به فراموشی آورد
تصاویر و صوت

نظرات