سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

شمارهٔ ۱۱۱

۱

گر یار بحالم نظری داشته باشد

باشد که زحالم خبری داشته باشد

۲

آن ماه مقامش بفلک هست که چون ماه

از شعله ی آهم حذری داشته باشد

۳

گفتی سحر آیم ز وفا در برت اما

مشکل ز پی امشب سحری داشته باشد

۴

گویند کسی از بر یار آمده یا رب

از آمدن او خبری داشته باشد

۵

از عشق تو و چشم ترم آگهی آن راست

از عشق کسی چشم تری داشته باشد

۶

هرگز نبود شکوه ز بیداد سپهرش

هر کس چو تو بیدادگری داشته باشد

۷

گو داشته باشد کسی آن چشم مپندار

طرز نگهش را دگری داشته باشد

۸

جان داد (سحابش) بامیدی که پس از مرگ

گاهی بمزارش گذری داشته باشد

تصاویر و صوت

دیوان سحاب اصفهانی به کوشش احمد کرمی - سحاب اصفهانی - تصویر ۸۵

نظرات