
سحاب اصفهانی
شمارهٔ ۱۲۹
۱
چون من هر کس که از جان سیر باشد
به زودی گر بمیرد دیر باشد
۲
چه کوشم در خلاص دل همان به
که این دیوانه در زنجیر باشد
۳
اگر مبهم بماند آیه ی نور
مه روی تواش تفسیر باشد
۴
سیه تر کرد روزم تا بدانم
اثر در ناله ی شب گیر باشد
۵
قدح سهل است خوش باشد ز دستش
اگر خنجر و گر شمشیر باشد
۶
جوانی دیده ام کز هر که بینی
برد دل گر جوان ور پیر باشد
۷
به عالم عاشقی چون من نیابی
اگر عشق تو عالم گیر باشد
۸
نه چندان یافت ملک دل خرابی
که دیگر قابل تعمیر باشد
۹
بجز وصلش (سحابا) هر مرادی
شود حاصل اگر تقدیر باشد
نظرات