سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

شمارهٔ ۱۳۶

۱

کو طاقت دیدار گرفتم که تواند

سوی تو مرا جذبه ی عشق تو کشاند

۲

یک روز نباشد که بدانیم کجائی

با آن که زبیگانه بپرسیم و بداند

۳

بیطاقتی من زحد افزون شد و ترسم

بسیار جفاهای توناکرده بماند

۴

بیداد بتان غایت مقصود دل ماست

یا رب که زدل داد من خسته ستاند

۵

هم جور تو باشد که فزون باد دمادم

چیزی گرم از سنگ جفای تو رهاند

۶

باشد شبی آیا که مرا آن مه بی مهر

در بزم وصالش زره مهر بخواند

۷

برخیزد و در بر رخ اغیار ببندد

بنشیند و در پهلوی خویشم بنشاند

۸

ای چشم (سحاب) اشک فشان باش که جز تو

کس نیست که بر آتشم آبی بفشاند

تصاویر و صوت

دیوان سحاب اصفهانی به کوشش احمد کرمی - سحاب اصفهانی - تصویر ۱۰۱

نظرات