سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

شمارهٔ ۱۳۸

۱

بی بند کجا پای دل من بگذارد

زلفی که تو را بند به گردن بگذارد

۲

خواهم که روم یک دو سه گام از پی قاتل

گر حسرت در خاک تپیدن بگذارد

۳

شاید عوض مرهم اگر خنجر جورت

صد منتم از زخم تو بر تن بگذارد

۴

خور بهر تماشای وثاق تو عجب نیست

چون شیشه اگر چشم به روزن بگذارد

۵

آه دل فرهاد زرشک شکر آخر

داغی به دل شاهد ار من بگذارد

۶

حیف است برد غیر به خاک آرزویش را

گامی به سرش گردم مردن بگذارد

۷

از سوز دلم نیست (سحاب) آگه و ترسم

دستی ز ترحم به دل من بگذارد

تصاویر و صوت

نظرات