
سحاب اصفهانی
شمارهٔ ۱۵۳
۱
سوی این زهد فروشان بگذر باری چند
سبحهای بدل ساز به زناری چند
۲
همچو گل سرزده از برگ گلش خاری چند
لیک خاری که بود غیرت گلزاری چند
۳
می کشیدیم یکی ناله ی مستانه اگر
بود گوش همه کس محرم اسراری چند
۴
باغبانان گر از اینگونه جفاساز کنند
نگذارند به مار خنه ی دیواری چند
۵
ما در اندیشه که از ما بود این سیر و سکون
غافلیم از اثر ثابت و سیاری چند
۶
نیست اندیشه ای از ناوک بیداد سپهر
سینه ای را که بود آه شررباری چند
۷
خلقی آسوده درین شهر و مرا هست (سحاب)
دل زاری و گرفتار دل آزاری چند
تصاویر و صوت

نظرات