
سحاب اصفهانی
شمارهٔ ۱۷۹
۱
جز اینکه میل جفا و سر ستم دارد
دگر نگار من از دلبری چه کم دارد
۲
پی فریب دل دیگران عجب نبود
دلا اگر دو سه روزیت محترم دارد
۳
بخاص و عام رسد فیض این بسی تفضیل
سفال میکده ی ما به جام جم دارد
۴
زرشک صید دلم تا فتاده در دامت
چه داغها که بدل آهوی حرم دارد
۵
هر آن که دید رخش دادجان، بکشتن خلق
به سست عهدیم او از چه متهم دارد
۶
اگر نخواهد با من کسی نبندد عهد
به سست عهدیم او از چه متهم دارد
۷
دگر زشرم تو گیتی نیاورد به وجود
هر آن شمایل موزون که در عدم دارد
۸
دم دگر بنشین بر سرش که وصل تو را
(سحاب) تا نفسی هست مغتنم دارد
نظرات