
سحاب اصفهانی
شمارهٔ ۱۸۰
۱
مدعیان در پیم جمله کمین کرده اند
آه که مهر مرا با تو یقین کرده اند
۲
داغ غلامیش را من بدل خویش جا
داده ام و خسروان زیب جبین کرده اند
۳
رخ زمی سرخ کن سرخ بر غم سپهر
خاصه که از سبزه سبز روی زمین کرده اند
۴
برهمنان گشته اند گرنه از این بت خجل
از چه بتانرا چنین گوشه نشین کرده اند
۵
مملکت حسن را چون تو نیامد شهی
گرچه بس این مملکت زیر نگین کرده اند
۶
از دل و دین کسی نیست نشانی زبس
زلف و رخت خلق را بیدل و دین کرده اند
۷
سنبل پر چین او هر دو زغیرت (سحاب)
خون بدل آهوی چین کرده اند
تصاویر و صوت

نظرات