سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

شمارهٔ ۱۸۸

۱

دلش از عشق خون به سینه نگر

می نابش در آبگینه نگر

۲

مایلش دل بمهر کینه دلی است

در دلش باز میل کینه نگر

۳

کلبه اش ز آب دیده چون بحریست

تن در آن بحر چون سفینه نگر

۴

شده نازک ز تاب عشق دلش

سنگ را زآتش آبگینه نگر

۵

که چون من با فغان و ناله قرین

دل آن ماه بی قرینه نگر

۶

هر که خصم شهش مدام (سحاب)

زهر جانکاه در قنینه نگر

۷

آنکه صد چون سکندر و دارا

بر درش بنده ی کمینه نگر

۸

خسروی کاختر و قضا و قدر

بر درش بنده ی کهینه نگر

تصاویر و صوت

نظرات