سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

شمارهٔ ۲۰۸

۱

بس آنجا رفته بر خاک آرزویش

سراسر آرزو شد خاک کویش

۲

اگر نشناسمش چندان عجب نیست

ز بس کم دیده ام از شرم رویش

۳

بدلها جای او شد از چه هر دم

به هر دل آتشی افگنده خویش

۴

ز درد رشک تا آسوده باشم

نباید کرد هرگز جستجویش

۵

زرنگ و بوی خود گل پیش بلبل

کند شرم از گل خوش رنگ و بویش

۶

زبار یکی آن موی میان بین

چسان در پیچ و تاب افتاده مویش

۷

(سحاب) این درد را در دل دهد جای

گر آب بحر گنجد در سبویش

تصاویر و صوت

دیوان سحاب اصفهانی به کوشش احمد کرمی - سحاب اصفهانی - تصویر ۱۵۰

نظرات