
سحاب اصفهانی
شمارهٔ ۲۱۲
۱
رود ز جانم اگر بنگرم بر آن عارض
هزار عارضه ام گر بود به جان عارض
۲
به عشق تا نزند طعنه ناصحم چه شود؟
که یک رهش بنمایی به امتحان عارض
۳
بیفتد از نظر عندلیب عارض گل
دهد چو جلوه گل من به گلستان عارض
۴
نگار سرو قدم داشت نسبتی آری
به سرو و ماه از آن قامت و از آن عارض
۵
نه سرو داشت اگر ماه آسمان قامت
نه ماه داشت اگر سرو بوستان عارض
۶
عنان بلبل و قمری گهی ز دست شدی
که سرو داشتی آن قامت و گل آن عارض
۷
(سحاب) داشت نهان عارضت ز غیر و دریغ
که او کنون کند از روی تو نهان عارض
تصاویر و صوت

نظرات