سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

شمارهٔ ۲۱۶

۱

یار رقیب شد به فسون یار من دریغ

جبرئیل گشت هم نفس اهرمن دریغ

۲

ای مدعی که جان تو باشد به تن دریغ

یار است با تو یار من از یار من دریغ

۳

عمری گذشت و یوسف من از وفا نکرد

یکبار یاد ساکن بیت الحزن دریغ

۴

با یار تازه عهد نوی بسته یار من

نشناخت قدر صحبت یار کهن دریغ

۵

بینم چگونه خلعت زیبای وصل یار؟

بر قامتی که آیدم از وی کفن دریغ

۶

بیهوده رفته ام سوی غربت ز غیرت آه

گر دیده ام جدا زوطن از وطن دریغ

۷

خوبان نشسته اند چو پروین به محفلم

آن مه (سحاب) نیست درین انجمن دریغ

تصاویر و صوت

دیوان سحاب اصفهانی به کوشش احمد کرمی - سحاب اصفهانی - تصویر ۱۵۸

نظرات