سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

شمارهٔ ۲۲

۱

افزود جفای بت بیدادگرم را

زین به چه اثر بود دعای سحرم را؟

۲

او از همه کس در طلب مژده مرگم

من هر دم ازین شاد که پرسد خبرم را

۳

وقتی که ز کوی تو برد سیل سرشکم

داند همه کس خاصیت چشم ترم را

۴

ذوقی ز اسیری بودم لیک نبندم

بر دام تو دل تا نکنی بال و پرم را

۵

اذن نگهم جز به دم مرگ ندادی

کردی نگه آنگه پس اول نظرم را

۶

گفتم: چه شود گر به عتابی بنوازیم

گفتا: به عبث تلخ چه سازم شکرم را؟

۷

شاید که سری در قدمش سایم ازین پس

گر بخت کند خاک ره دوست سرم را

۸

خوانند (سحابم) ولی آن خشک نهالم

کز من نرسد تربیتی برگ و برم را

تصاویر و صوت

دیوان سحاب اصفهانی به کوشش احمد کرمی - سحاب اصفهانی - تصویر ۲۳

نظرات