
سحاب اصفهانی
شمارهٔ ۲۴
۱
به قصد صید دیگر ریخت خون صید دل ما را
و گرنه هرگز این طالع نباشد بسمل ما را
۲
به راه منزل اغیار پویانست و از خجلت
به هر کس می رسد پرسد نشان منزل ما را
۳
ندارد تا دل ما هست غم در هیچ دل راهی
روا باشد که داند هر دلی قدر دل ما را
۴
بگستر دامی اکنون کز اسیری نیست دل آگه
اگر خواهی بدست آورد صید غافل ما را
۵
(سحاب) آزرده شد دستش ز قتل ما و در محشر
که می گوید جواب ادعای قاتل ما را
تصاویر و صوت

نظرات