
سحاب اصفهانی
شمارهٔ ۲۴۳
۱
پیش از این باری اگر در بزم یاری داشتم
بر دل از رشک رقیبان نیز یاری داشتم
۲
رفت خاک من به باد آنجا خوشا وقتی که من
بر سر آن کوی از خود یادگاری داشتم
۳
جان اگر آسان ندادم از گران جانی مدان
زآن که در هنگام مردن انتظاری داشتم
۴
اعتبار غیر را نبود در آن کو اعتبار
کآنچه روزی داشت او من روزگاری داشتم
۵
باغ حسنش را خزان آمد چو بلبل کاشکی
زین خزان من نیز امید بهاری داشتم
۶
قوت بازویت ای صیاد کمتر بود کاش
تا زپیکان تو در دل یادگاری داشتم
۷
دل زبهر عود مجمر جان برای شمع بزم
در حریم دوست هر یک را به کاری داشتم
۸
گاه گاهی با سگانش همنشین بودم (سحاب)
پیش از این من هم در آن کو اعتباری داشتم
تصاویر و صوت

نظرات