سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

شمارهٔ ۲۵

۱

ماند آخر حسرت دیدار او در دل مرا

منتی در دل نهاد این مرگ مستعجل مرا

۲

بارها دل بر وفای خوبرویان بسته ام

باز می خواهم که داند هر کسی عاقل مرا

۳

نفگند از دور هرگز ناوکی بر سینه ام

تا بماند یادگار شست او در دل مرا

۴

ز آب چشم خویش می بستم ره این کاروان

گردو گامی ضعف بگذارد پی محمل مرا

تصاویر و صوت

نظرات