سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

شمارهٔ ۲۵۳

۱

گفتم از وصلش علاج درد روزافزون کنم

روز وصلش دردم افزون شد ندانم چون کنم؟!

۲

تا زرنگ زرد من ظاهر نگردد درد من

روی خود از اشک گلگون هر زمان گلگون کنم

۳

شمه ای از حسن یار و عشق خود یابم چو گوش

بر حدیث لیلی و افسانه ی مجنون کنم

۴

خون شد از گردون دل من لیک دارم خویش را

شادمان تا زین سبب خون در دل گردون کنم

۵

می توانم کرد کین غیر را از دل برون

گر توانم مهر جانان را ز دل بیرون کنم

۶

می توان ز افسون پری را کرد با خود رام لیک

آن پری رامم نگردد گر هزار افسون کنم

۷

از قد موزون نشاید کرد منع من (سحاب)

طبع من موزون و من ترک قد موزون کنم؟!

تصاویر و صوت

نظرات