سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

شمارهٔ ۲۵۷

۱

پیغام تو را گر همه دل بود بریدم

یک بار نگفتم که ندامت نکشیدم

۲

سنگ ستم هیچ کس این ذوق ندارد

بسیار زهر گوشه ی دیوار پریدم

۳

در مجلس اغیار ندانم به که بودی

هر گه سخن مهر و وفا از تو شنیدم

۴

از بس که به امید تو هر روز نشستم

تا شام در این راه به وصلت نرسیدم

۵

امروز ز امیدم همه آنست که گوید

روزی که زوصل تو شود قطع امیدم

۶

دیگر به چه امید شوم زنده به محشر؟

کم نیست (سحاب) آنچه بیک عمر کشیدم

تصاویر و صوت

دیوان سحاب اصفهانی به کوشش احمد کرمی - سحاب اصفهانی - تصویر ۱۸۵

نظرات