سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

شمارهٔ ۲۷۵

۱

گل گلزار گر از آب وگل آید بیرون

گل مهر تو ز گلزار دل آید بیرون

۲

سر که امروز به تیغ تو نیفتد بر خاک

به که از خاک به فردا خجل آید بیرون

۳

لحظه ای فرصت دیدن ندهد قطره اشک

بسکه از دیده به هم متصل آید بیرون

۴

ننگ از آمیزشت ای غیر گرش نیست چرا

چون به بزم تو رود منفعل آید بیرون

۵

آب جو دارد اگر خاصیت اشک مرا

سرو باید چو قدت معتدل آید بیرون

۶

بی تو بس خون دل از دیده فرو ریخت کنون

قطره ی اشک بصد خون دل آید بیرون

۷

دل که شاد است به عهد تو در آن کو چو (سحاب)

اگر از کوی تو پیمان گسل آید بیرون

تصاویر و صوت

دیوان سحاب اصفهانی به کوشش احمد کرمی - سحاب اصفهانی - تصویر ۱۹۵

نظرات