
سحاب اصفهانی
شمارهٔ ۲۸۵
۱
از اشک عاشقان که نماید به کوی تو
گیرم که باد خاک من آرد به سوی تو
۲
گر ترک خوی بد نکنی آه کآتشی
یاز آه من فتد بجهان یا زخوی تو
۳
ناصح دگر ز راه نصیحت نمی کند
منعم ز دیدن تو مگر دیده روی تو
۴
تا جستجوی تو نکند کس به بزم من
هر سو کنم به هر که رسم جستجو ی تو
۵
سنگ جفا چنین مفکن بر سبوی من
تا همچو من به سنگ نیاید سبوی تو
۶
احوال عندلیب چه سان بود اگر به باغ
یک گل شکفته بود برنگ و به بوی تو
۷
ماه رخ تو دید (سحاب) و سپرد جان
هم کام او بر آمد و هم آرزوی تو
تصاویر و صوت

نظرات