
سحاب اصفهانی
شمارهٔ ۳۴
۱
رقیب یافته در کوی یار بار امشب
چه گونه بار ببندم ز کوی یار امشب؟
۲
نوید کشتنم آن شوخ داده امشب آه
که او نکشت و مرا کشت انتظار امشب
۳
چو شمع سوزم ازین رشک کز اجابت غیر
به محفل تو مرا داده اند بار امشب
۴
شد امشب از برم از جور روزگار آیا
دگر به کام که گردید روزگار امشب؟
۵
جز انتظار چه سودی نه همچو امروزش
گرفتم این که نشستم به رهگذار امشب؟
۶
به شکر اینکه من امروز مردم از غم تو
سزد که آئیم ای شمع بر مزار امشب
۷
وثاق غیر زیک شمع روشن است و بود
هزار شمع مرا ز آه شعله بار امشب
۸
فغان که رفت زشوق وصال او جانی
که داشتیم بتن از پی نثار امشب
۹
کناره کرد (سحاب) آن مه از کنارم و کرد
سرشک حسرتم از دیده در کنار امشب
تصاویر و صوت

نظرات