سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

شمارهٔ ۳۵

۱

کرده روی خود به خون دل خضاب

از لب چون لعل نایت لعل ناب

۲

روی تو در خواب بیند چشم من

چشم من گر بی تو بیند روی خواب

۳

خود وفا از مردم عالم مخواه

سردی از آتش مجو آب از سراب

۴

غنچه ی او پرده دار اختران

سنبل او سایبان آفتاب

۵

گر بنوشد جرعه ای زاهد کند

صد ردا مرهون یک جام شراب

۶

غیر شاه عشق کز اقلیم دل

کس نخواهد باج از ملک خراب

۷

گوئیا از قند می ریزد نمک

از لب شیرین به هنگام جواب

۸

عشق یار و پند ناصح بر دلم

همچو نقشی این به خارا آن بر آب

۹

از (سحاب) ای ماه گفتم: رخ مپوش

گفت: پوشد روی خود مه از سحاب

تصاویر و صوت

دیوان سحاب اصفهانی به کوشش احمد کرمی - سحاب اصفهانی - تصویر ۳۲

نظرات