
سحاب اصفهانی
شمارهٔ ۴۴
۱
در خواب هم ز وصل تو کس کامیاب نیست
کان دیده را که روی تو دیده است خواب نیست
۲
غیر از بنای عشق کزین سیل محکم است
نبود عمارتی که ز اشکم خراب نیست
۳
جان میرود ز تن مگر امروز در وداع
کز بیم هجر او به دلم اضطراب نیست
۴
نقش خیال خویش به چشم پر آب بین
گویند اگر «ثبات به نقش بر آب نیست»
۵
با قد همچو چنگ و دل چون رباب من
در محفل تو حاجت چنگ و رباب نیست
۶
امشب درنگ محنت هجران ز حد گذشت
آیا چه شد که دور فلک را شتاب نیست؟
۷
شادم که با خطای فزون از حساب ما
اندیشهٔ حساب به روز حساب نیست
۸
یک روز نگذرد که ز تأثیر مدح شاه
طبع (سحاب) غیرت طبع سحاب نیست
۹
دارای دهر فتحعلی شه که نُه سپهر
در قلزم عطاش بجز نُه حباب نیست
تصاویر و صوت

نظرات