سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

شمارهٔ ۵۳

۱

ندارد تحفهٔ جان گر حقارت

زما صد جان و از او یک اشارت

۲

عبارت از حیات جاودان چیست؟

لب شیرین آن شیرین عبارت

۳

بهای بوسه ی جان بخش جان خواست

ندانم چیست سودش زین تجارت؟

۴

اگر از شوق خواهی نسپرم جان

نهان از من به قتلم کن اشارت

۵

چه داری پر عتاب آن لعل شیرین؟

ز شیرینی نکو نبود مرارت

۶

کس از زهاد بوی عشق یابد

گر از کافور کس یابد حرارت!

۷

غمین برگشت از آن کو قاصد من

مگر بر قتل من دارد بشارت

۸

دمید از باغ حسنش سبزه ی خط

فزون شد گلستانش را نضارت

۹

نماند دل به دست کس (سحابا)

چو ترک من گشاید دست غارت

تصاویر و صوت

دیوان سحاب اصفهانی به کوشش احمد کرمی - سحاب اصفهانی - تصویر ۴۵

نظرات