سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

شمارهٔ ۶۸

۱

با آنکه هیچ میل کسی در دل تو نیست

کس نیست در جهان که دلش مایل تو نیست

۲

گر داشت بود شامل حال رقیب هم

عیب تو نیست رحمی اگر در دل تو نیست

۳

ای بحر عشق تا چه خطرناک لجه ای

کز هیچ سو مرا بنظر ساحل تو نیست

۴

ای راه وصل تا چه طریقی که خضر را

در وادی تو راه به سر منزل تو نیست

۵

ای دیده واقفش کنی آخر زحال من

زیرا که غافل از نگه غافل تو نیست

۶

در زندگی رقیب نگردد جدا از تو

امشب چه باعث است که در محفل تو نیست؟

۷

جانرا قبول کرد بناچار و گفت باز

قابل تری ز تحفه ی ناقابل تو نیست؟

۸

فردا بدامن که زنی ای (سحاب) دست

چون از بتان کسی نه که آن قاتل تو نیست

تصاویر و صوت

دیوان سحاب اصفهانی به کوشش احمد کرمی - سحاب اصفهانی - تصویر ۵۵

نظرات