سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

شمارهٔ ۷۰

۱

گفتی دل از قفای نکویان کدام رفت

هر جا که دید سر و قدی خوش خرام رفت

۲

دانی که داشت توبه ی من تا به کی ثبات

چندان که از سبو می گلگون به جام رفت

۳

هرگز نمی شود که شود نام او بلند

در عاشقی کسی که پی ننگ و نام رفت

۴

بادش حرام لذت سنگ جفای تو

مرغ دلم که بیهده زان طرف بام رفت

۵

از یک جواب خاطر ما را نکرد شاد

از ما اگر بجانب او صد پیام رفت

۶

جائی ز کنج دام تو دل جوید از کجا

گیرم که این اسیر تواند ز دام رفت

۷

هم یار بود دشمن جانم هم آسمان

تا از که بر من این ستم و از کدام رفت

۸

دارد (سحاب) ره به تو اما بصد امید

صبح آمد ار به کوی تو نومید شام رفت

تصاویر و صوت

دیوان سحاب اصفهانی به کوشش احمد کرمی - سحاب اصفهانی - تصویر ۵۶

نظرات