
سحاب اصفهانی
شمارهٔ ۷۹
۱
با غیر ز می پر است جامت
شادیم به عیش ناتمامت
۲
اندیشه ی مرهم ارکند دل
گو لذت زخم او حرامت
۳
انکار قیامت ارکند کس
برخیز که بنگرد قیامت
۴
ای مرغ دل از نخست گسترد
دامی ز وفا و کرد رامت
۵
از بهر فریب دیگران بود
گر داشت دو روزی احترامت
۶
آیند به شوق سنگ جورت
مرغان چمن بطرف بامت
۷
دریاب گیاه خشک ما را
ای ابر عطا ز فیض عامت
۸
بینی چو شتاب عمر سویم
آهسته چرا بود خرامت
۹
آهی ز جگر کشیدم ای دل
کز چرخ کشیدم انتقامت
۱۰
خط از رخ او دمید و گویا
گردید (سحاب) صبح شامت
نظرات