سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

شمارهٔ ۸۰

۱

در دلم خار غم خلیدهٔ اوست

پشتم از بار دل خمیدهٔ اوست

۲

تیغ کین هر زمان کشیدهٔ اوست

صید دل‌ها به خون تپیدهٔ اوست

۳

دل من یا تنور پیرزن است

کآتش آه، آب دیدهٔ اوست

۴

شهد مهر آنکه کام او بخشد

کام زهر آنکه غم چشیدهٔ اوست

۵

آنکه آن چاک پیرهن دارد

جامهٔ صبر من دریدهٔ اوست

۶

نگه او به جان و دل بی‌رحم

چه کنم دل از او و دیدهٔ اوست

۷

رام کس نیست چشم وحشی او

آخر این آهوی رمیدهٔ اوست

۸

این رخ دلربا (سحاب) کز او

خلقی از جان طمع بریدهٔ اوست

تصاویر و صوت

نظرات