
سحاب اصفهانی
شمارهٔ ۸۳
۱
یاری مخواه از آن که به ما سازگار نیست
یاری که یار اهل وفا نیست یار نیست
۲
آسودگی زوصل مجوز انکه هیچ گه
بلبل به بی قراری فصل بهار نیست
۳
ناکامی دل است اگر کام روزگار
چون من کسی به کام دل روزگار نیست
۴
با هر که خلف وعده کند شرمسار ازوست
رشک آیدم به هر که ازو شرمسار نیست
۵
ذوقی بود زوعده ی روز وصال تو
آن را که آگهی ز شب انتظار نیست
۶
چشم (سحاب) بی مه روی تو کی بود
وقتی که همچو چشم (سحاب) اشکبار نیست
تصاویر و صوت

نظرات