
سحاب اصفهانی
شمارهٔ ۹۹
۱
به غیر مرگ که دور از توام به آن محتاج
گر آن طبیب علاجم نمی کند چه علاج
۲
به شهر حسن مه مصر بود چو رفت
نهاد بر سر آن شاه خوب رویان تاج
۳
به بحر عشق تو دل چون سفینه و غمت
بر او چو باد مخالف ز هر طرف امواج
۴
به غیر خسرو عشق بتان به ملک دلم
کسی نخواسته از کشور خراب خراج
۵
(سحاب) ار شکند ساغر زجاجی دل
شود درست ولی هم ز فیض عام زجاج
تصاویر و صوت

نظرات