سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

شمارهٔ ۳۵

۱

فرید روی زمین زین عابدین که رخت

به چرخ عزو شرف کرده مهری و ماهی

۲

ایا سپهر مکانی که زهره و کیوان

به درگه تو کند این غلامی، آن داهی

۳

ایا رفیع جنابی که شاه قدر ترا

سزد که مهر کند تاجی آسمان گاهی

۴

شمیم لطف ترا متصف چو جان بخشی

سموم قهر ترا خاصیت چو جانکاهی

۵

گرفته وصف جلال تو شرق را تا غرب

رسیده صیت کمالت ز ماه تا ماهی

۶

اوامرت به امور است چرخ را آمر

نواهیت ز معانی است زهره را ناهی

۷

ترا چو اصل فراق است عمر دشمن و دوست

ولیکن این به درازی و آن به کوتاهی

۸

بر سخای تو کز آن حصول می یابد

هر آنچه می طلبی و هر آنچه میخواهی

۹

روایتی بود اکرام معن بی معنی

حکایتی بود اوصاف یحیی افواهی

۱۰

در این دو روزه مرا نامه ای فرستادی

چو لطف خویش به جانبخشی و به غم کاهی

۱۱

مرا به ماهی و نارنج یاد کردی و داد

زشفقت توام ارسال این دو آگاهی

۱۲

همیشه ماهی و نارنج تا که بخشد نفع

زعلت یرقان چهره چون شود کاهی

۱۳

رخ حبیب تو با دابه رنگ چون نارنج

تن عدوی تو غلطان به خاک چون ماهی

تصاویر و صوت

دیوان سحاب اصفهانی به کوشش احمد کرمی - سحاب اصفهانی - تصویر ۲۹۹

نظرات