
سحاب اصفهانی
شمارهٔ ۱۲
۱
ای آنکه به جان ز فرقتش سوزی هست
نه جز رخ او شمع شب افروزی هست
۲
می داد بروزد گرم مژده ی وصل
پنداشت شب فراق را روزی هست
نظرات