
سحاب اصفهانی
شمارهٔ ۱۸
۱
میخواست فلک که خوارو زارم بکشد
وز محنت و درد بی شمارم بکشد
۲
بسپرد عنانم به کف سنگ دلی
تا روزو شبی هزار بارم بکشد
نظرات