سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

غزل شمارهٔ ۱۳۵

۱

خاک آن بادم که از خاک درت بویی برد

گرد آن خاکم که باد از کوی مه رویی برد

۲

از هوا داری بجان جویم نسیم صبح را

تا سلامی از من بیدل به دلجویی برد

۳

چون زهر سویی نشانی می‌دهندش، می‌دهم

خاک خود بر باد تا هر ذره‌ای سویی برد

۴

با سر زلف مرا سربسته رازی هست ازان

دم نمی‌یارم زدن ترسم صبا بویی برد

۵

بر سرت چندان پریشان جمع می‌بینم که گر

بر فشانی عقد گیسو هر دلی مویی برد

۶

تاب مویت نیست رویت راز پیشش دور کن

حیف باشد نازنینی بار هندویی برد

تصاویر و صوت

کلیات سلمان ساوجی به تصحیح دکتر عباسعلی وفایی - سلمان ساوجی - تصویر ۳۶۲
دیوان سلمان ساوجی با مقدمه و تصحیح استاد ابوالقاسم حالت - سلمان ساوجی - تصویر ۴۲۳

نظرات

user_image
ناشناس
۱۳۹۴/۱۰/۰۴ - ۱۹:۲۶:۳۱
درود.این غزل در بحر رمل مثمن محذوف است لطفا اصلاح فرمائید.با تشکر