سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

غزل شمارهٔ ۱۷

۱

ره، خرابات است و درد سالخورده، پیر ما

کس نمی‌داند به غیر از پیر ما، تدبیر ما

۲

خاک را از خاصیت اکسیر اگر، زر می‌کند

ساقیا می‌ده، که ما، خاکیم و می، اکسیر ما

۳

ما که از دور ازل مستیم و عاشق، تا کنون

غالبا صورت نبندد، بعد از این تغییر ما

۴

من غلام هندوی آن سرو آزادم که او

بر سمن بنوشت خطی، از پی تحریر ما

۵

بر شب زلفش گر ای باد صبا، یابی گذر

گو حذر کن، زینهار، از ناله شبگیر ما

۶

ما به سوز آتش دل عالمی می‌سوختیم

گر نه آب چشم ما می‌بود، دامنگیر ما

۷

ای که می‌گویی مشو دیوانه زلفش بگو

تا نجنباند نسیم صبحدم، زنجیر ما

۸

خدمتی لایق نمی‌آید ز ما، در خدمتت

وای بر ما، چون نبخشایی تو بر تقصیر ما

۹

گفته ای سلمان، که من خود را فدایش می‌کنم

زودتر، زنهار کافاتست در تاخیر ما

تصاویر و صوت

کلیات سلمان ساوجی به تصحیح دکتر عباسعلی وفایی - سلمان ساوجی - تصویر ۳۰۵

نظرات

user_image
سعید مزروعیان
۱۳۹۰/۱۱/۱۴ - ۰۹:۰۴:۰۰
این غزل با همین وزن عروضی وشباهت مطلع غزل هم در دیوان خواجو وهم در دیوان ناصر بخارایی وهمدر دیوان خواجه حافظ یافت میشود"دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیرما"{حافظ}و باید انصاف داد که غزل خواجه سلمان حتی مطلوب ترازغزل حافظ نشسته است هرچند حافظ باقوافی کمتر شعرش استوارتربنظرمیرسد
user_image
سید علیرضا رضوی راد
۱۳۹۳/۰۳/۲۵ - ۰۳:۳۱:۳۸
سلمان ساوجی با حافظ هم عصر بوده و با مراوده و مشاعره داشته اند پس ذور نیست اگر این از آن و یا آن به استقبال از این رفته باشد - والله اعلم
user_image
سعید سلطانی
۱۳۹۶/۰۲/۰۲ - ۱۱:۵۸:۲۰
بیت هفتم مصرع اول (( را )) جا افتاده. ای که می گویی مشو دیوانه زلفش ((را)) بگو
user_image
روح اله مزارعی
۱۳۹۶/۰۹/۱۳ - ۱۲:۴۱:۰۵
مصرع اول بیت سوم مشکل وزن دارد («دوران» )
user_image
سید محسن
۱۳۹۸/۰۹/۲۷ - ۰۶:۳۴:۳۳
کار با یک ویرگول درست میشود-ای که میگوئی مشو دیوانه زلفش، بگو-تا نجنباند نسیم صبحدم زنجیر ما-خطاب شاعر به شخص گوینده است و به از او میخواهد که بگوید به نسیم صبحگاهی......را مناسبت ندارد