سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

غزل شمارهٔ ۱۷۸

۱

گل که خوش طلعت و خوشبو آمد

عاشق روت به صد رو آمد

۲

کاسه‌ای داشت سرم را عشقت

سر شوریده به زانو آمد

۳

نیست از هیچ طرف راه گریز

تیرباران ز همه سو آمد

۴

حال این چشم ضعیفم می‌گفت

قلمم، در قلمم مو آمد

۵

سرکشی کرد و نشد با ما راست

آن سهی سرو که دلجو آمد

۶

راز مشک سر زلف در دل

می‌نهفتم ز سخن بو آمد

۷

سر و بالای تو می‌جست در آب

همچو سلمان که بلا جو آمد

تصاویر و صوت

دیوان سلمان ساوجی با مقدمه و تصحیح استاد ابوالقاسم حالت - سلمان ساوجی - تصویر ۴۱۵
دیوان سلمان ساوجی به اهتمام منصور مشفق - سلمان ساوجی - تصویر ۲۲۲

نظرات

user_image
mareshtani
۱۳۸۸/۰۸/۲۳ - ۱۴:۰۷:۴۵
mesraje dowome beide akhir(hamtscho salman)1
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
user_image
مسعود رستگاری
۱۳۹۷/۰۹/۲۸ - ۲۲:۳۳:۱۲
صورت صحیحِ بیت آخر این است:سروِ بالای تو می‌جُست در آبچشمِ سلمان که بلا جو آمد
user_image
مسعود رستگاری
۱۳۹۷/۰۹/۲۹ - ۰۰:۲۲:۵۳
بیت ششم «زلفت» صحیح است نه «زلف»