
سلمان ساوجی
غزل شمارهٔ ۱۸۴
۱
لاابالی وار، دستی بر جهان خواهم فشاند
هرچه دامن گیردم دامن، بر آن خواهم فشاند
۲
دامن آخر زمان دارد غبار حادثه
آستین بر دامن آخر زمان خواهم فشاند
۳
از سر صدق و صفا، چون صبح خواهم زد نفس
وندران دم بر هوای دوست، جان خواهم فشاند
۴
پای عزلت بر سر کون و مکان خواهم نهاد
دست همت بر رخ جان و جهان خواهم فشاند
۵
همچو گل برگی که حاصل کردهام در عمر خویش
با رخ خندان و خوش، بر دوستان خواهم فشاند
تصاویر و صوت


نظرات