
سلمان ساوجی
غزل شمارهٔ ۱۹
۱
قبله ما نیست، جز محراب ابروی شما
دولت ما نیست، الا در سر کوی شما
۲
روز محشر، در جواب پرسش سودای کفر
هیچ دست آویز ما را نیست، جز موی شما
۳
ماه تابان را شبی نسبت، به رویت، کردهام
سالها شد، تا خجالت دارم، از روی شما
۴
مرده خاکم که او میپرورد سروی چو تو
زنده بادم که او میآورد بوی شما
۵
اینکه بر چشمم، سیاه و تنگ دل یاری، ولی
کس نمیگوید حدیث سخت، در روی شما
۶
بر نمیدارم سر از زانو، ز رشک طرهات
تا چرا سر بر نمیدارد، ز زانوی شما
۷
چشم تنگت، ترکتاز و حاجبت پیشانی است
زان نمیآید کسی در چشم جادوی شما
۸
گر بَدَم گویی و نیکویی، به هر حالت که هست
هست، سلمان، از میان جان، دعا گوی شما
تصاویر و صوت

نظرات
mareshtani
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
mareshtani
پاسخ: با تشکر، عبارت مذکور از انتهای مصرع حذف شد.
mareshtani
پاسخ: با تشکر، «چر» با «چرا» جایگزین شد.
رامین
علی
امین کیخا
سید محسن