سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

غزل شمارهٔ ۱۹۹

۱

اهل دل را به خرابات مغان ره ندهند

رخت تن را به سراپرده جان ره ندهند

۲

سخن پیر مغان است که در دیر کسی

که سبک در نکشد رطل گران ره ندهند

۳

خارج از هر دو جهان است خرابات آنجا

تا مجرد نشوی از دو جهان ره ندهند

۴

ادب آن است که هر دل که بود منزل یار

هیچ اندیشه اغیار بدان ره ندهند

۵

راه وحدت شنو از ناله مستان که چونی

قصه گویند و سخن را به زبان ره ندهند

۶

راه سلمان به خرابات ندادند چه شد؟

همه کس را به خرابات مغان ره ندهند

تصاویر و صوت

کلیات سلمان ساوجی به تصحیح دکتر عباسعلی وفایی - سلمان ساوجی - تصویر ۳۹۲

نظرات

user_image
مسعود رستگاری
۱۳۹۷/۰۹/۱۸ - ۱۳:۰۲:۱۸
بیت پنجم اولین کلمه «راز» است نه «راه»