
سلمان ساوجی
غزل شمارهٔ ۲۰۲
۱
آن پری کیست که از عالم جان روی نمود؟
وین چه حوری است که بر ما در فردوس گشود؟
۲
دل به پروانه غم شمع من از من بستند
می به پیمانه جان لعل تو بر من پیمود
۳
گرچه آواز رباب است مخالف با شرع
راستی او ره تحقیق به عشاق نمود
۴
در گل تیره ما گشت نهان خورشیدی
روی خورشید به گل چون بتوانم اندود
۵
ما چو عودیم بر آتش، مکش از پا دامن
کز وفا دود برآید چه زیانت زان دود؟
۶
عمر ما کم شد و عشق تو فزون پنداری
کانچه کم گشت زعمرم همه در عشق فزود
۷
آنچنان نازکی ای گل که اگر با تو نسیم
دم زند، روی تو چون لاله شود خون آلود
۸
دیده ما به خیال لب عنابی تو
بس که از جام زجاجی عنبی می پالود
۹
بنشستیم پس پرده تقوی، عمری
ناگهان باد هوا آمد و آن پرده ربود
۱۰
سود سلمان همه این است که سر بر در تو
سود و سرمایه خود را چه زیان کرد و چه سود
تصاویر و صوت

نظرات
mareshtani