سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

غزل شمارهٔ ۲۲۵

۱

بگو ای ماه تا ساقی ز می مجلس بیاراید

که خورشید جهان‌آرا به دولتخانه می‌آید

۲

به بستان رو به پیروزی دمی تا باد نوروزی

به بوی زلف مشکین تو عنبر بر سمن ساید

۳

ز راه موکبت نرگس، به چشمان خار برچیند

ز باد دامنت نسرین، به عارض گرد بزداید

۴

همایون گلشنی کانجا ازین ماهی کند منزل

مبارک روضه‌ای کان را چنین سروی بیاراید

۵

خیال سرو بالایت در آب و گل نمی‌گنجد

مقام و منزل جانان به غیر از دل نمی‌شاید

۶

خنک بادی که از خاک سر کوی تو بر خیزد

خوشا جانی کز انفاس خوشش جانی بیاساید

۷

سری دارم به سودای تو مستغنی ز هر بابی

که غیر از درگه وصل تو هیچش در نمی‌باید

۸

سر شوریده را سلمان از آن رو می‌نهد بر کف

که در پایش کشد چون زلف اگر تشریف فرماید

۹

در آن مجلس که چشم یار جام حسن گرداند

کسی گر باده پیماید حقیقت باد پیماید

تصاویر و صوت

کلیات سلمان ساوجی به تصحیح دکتر عباسعلی وفایی - سلمان ساوجی - تصویر ۴۰۱

نظرات

user_image
mareshtani
۱۳۸۸/۰۸/۲۴ - ۱۳:۳۵:۴۳
m1 b5(khejal)1
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
user_image
سعید
۱۴۰۱/۰۵/۰۷ - ۱۰:۳۳:۳۶
باد پیمودن  مانند نقش بر آب زدن یا آب در هاون کوبیدن و ... یادآور کاری عبث و بیهوده انجام دادن است  سلمان در این بیت:  در آن مجلس که چشم یار جام حُسن گرداند  کسی گر باده پیماید حقیقت باد پیماید باد پیمائی را در کنار باده پیمائی در یک مصرع با هم آورده و به زیبایی این بیت افزوده است.